نگاهی به فیلم گیلدا؛ خوش رنگ و لعاب اما عبث!
جارستان به نقل از فرارو-گیلدا فیلمی به کارگردانی کیوان علی محمدی و امید بنکدار محصول سال ۹۵ مدتی است به شکل آنلاین به اکران عموم رسیده است. گروه کارگردانی این فیلم به همراهی علی اکبر حیدری فیلمنامهی گیلدا را به نگارش در آورده اند.به گزارش فرارو؛ از امید بنکدار و کیوان علی محمدی پیشتر فیلمهای
جارستان به نقل از فرارو-گیلدا فیلمی به کارگردانی کیوان علی محمدی و امید بنکدار محصول سال ۹۵ مدتی است به شکل آنلاین به اکران عموم رسیده است. گروه کارگردانی این فیلم به همراهی علی اکبر حیدری فیلمنامهی گیلدا را به نگارش در آورده اند.
به گزارش فرارو؛ از امید بنکدار و کیوان علی محمدی پیشتر فیلمهای شبانه، شبانه روز و ارغوان به اکران در آمده است و این دو سابقهی کارگردانی مشترک چند فیلم مستند و کوتاه را نیز در کارنامهی خود دارند.
فیلمبرداری این فیلم به عهدهی مرتضی پور صمدی بوده است و بامداد افشار طراحی صدا و موسیقی گیلدا را انجام داده است. همچنین ترانهی تیتراژ این فیلم را نیز با صدای ماکان اشگواری میشنویم.
در خلاصهی داستان این فیل آمده است: «گیلدا ماجرای زنی به نام گیلدا را روایت میکند که صاحب رستورانی است. شبی اتفاقی برایش میافتد که سیاهترین شب زندگی اش میشود و برای نجات زندگی اش تا صبح فرصت دارد.»
مهناز افشار، حامد کمیلی، هادی حجازی فر، حمید رضا پگاه، رضا شفیعی جم، سعید چنگیزیان، سیاوش مفیدی، فرخ نعمتی و مرتضی اسماعیل کاشی نیز گروه بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
گیلدا با بازی بخشی از فیلمنامهی بهرام بیضایی، آینههای روبرو، که هیچ وقت ساخته نشد شروع میشود و بلافاصله وارد بازی جدیدی میان یک زوج عاشق که در تکاپوی رفتن و ترک کشور و یا ماندن و پرواز بر فراز همین آب و خاک هستند، میشود. بازیای که در ادامه معلوم میشود بخشی از گذشتهی گیلدا و همسر سابقش است.
زن آذری ساده دلی که همسر مردی مستبد است و مقهور او و زنی روسپی که برای اولین بار با مردی قرار گذاشته است از دیگر نقشهایی هستند که گیلدا با آنها در کافه رستورانی که مدیریتش را به عهده دارد زندگی میکند و خود را در آنها میبیند. شخصیتهایی که در بخشی دیگر مشخص میشود شخصیتهای فیلمی هستند که او قرار است در آن بازی کند، اما کارگردان فیلم با خبر ممنوع الکاری گیلدا به سراغ او میآید و گیلدا را در مشکلاتش بیشتر غرق میکند.
گیلدا با مشکل ممنوع الکاری و مسائل خانوادگی و مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند و در نهایت این عشق اول و شوهر سابقش است که با حضوری دوباره در کنارش به او قوت قلب میبخشد…
سینمای ایران سینمایی قصه محور و محتوی محور است و تمام فیلمهای موفق در این سینما آثاری بودند که با قصه و پرداخت خوبی همراه بوده اند. از طرف دیگر اکثر آثاری که در سینمای ایران به اقبالی نمیرسند با طرح پرسشهایی کنایی مانند “چی میخواست بگه؟ ” یا ” آخرش چی شد؟ ” و… کنار گذاشته میشوند.
در چنین سینمایی گیلدا میخواهد متفاوت باشد، اما نه میتواند قصه را کنار بگذارد و نه در پرداخت غیر خطی و پراکنده اش موفق ظاهر میشود. ایدهی این که همه چیز در یک لوکیشن و در کافه بگذرد روی کاغذ یا در ذهن بسیار جذاب به نظر میرسد، اما آن چه در گیلدا حاصل شده است نه به کافه رستوران فیلم هویتی بخشیده است و آن را در ذهن ماندگار میکند و نه بدتر از آن خود شخصیت گیلدا را برای بیننده متبلور ساخته است.
برشی از زندگی و شخصیت نیمه کارهی گیلدا نه به مخاطب شناسانده میشود، نه اهمیت پیدا میکند و نه در اتفاقاتی که برایش رخ میدهد از حدود کلیشهها فراتر میرود. بازیگر زنی که با انواع محدودیتهای غیر معقول و له کننده مواجه است، بازیگری که ممنوع الکار میشود، درگیریهای مالی او، برادری که ترنس است و او هم اسیر انواع مشکلات و مسائل و … همهی اینها که البته جملگی از مهمترین مسائل معاصر ما هستند وقتی در سطح تیتر اخبار و گفتگوهای سطحی بمانند دیگر نه تنها در فیلم کارکردی ندارند و آن را خراب میکنند بلکه در عمل به پرداختهایی زد خود تبدیل میشوند.
گیلدا با تمام اپیزودهای مشوش و پریشان گویی هایش از سطح کلیشه فراتر نمیرود. دوربینی که گرداگرد شخصیتها در هر یک از اپیزودها میگردد، زومهای سریع، افکتهای صوتی عجیب و غریب و موازی بودن زمانها و… هیچ کدام موفق نمیشوند روایت گیلدا را از معمولی و متوسط بودن نجات دهند.
هیچ کدام از اپیزودها و شخصیتها یا لحظههای فیلم نیستند که با حذف کردنشان در فیلم فقدانی حس شود، مواجهی گیلدا و مرد روحانی و گفت و گوی بی کنششان اگر از فیلم حذف شود چه اتفاقی میافتد؟! اپیزود اول و ادای احترام به آینههای روبرو نیز.
سازندگان فیلم چندی پیش در یادداشتی با تحسین بازی مهناز افشار مدعی شده بودند که اگر گیلدا در جشنوارهی فیلم فجر حضور پیدا میکرد بی شک سیمرغ بهترین بازیگر اصلی زن نصیب مهناز افشار میشد. با بررسی معیارهایی که تا کنون سبب رسیدن سیمرغ به نقشهای گوناگون شده است نمیتوان این امکان و ادعا را رد کرد! اما این چیزی از معمولی بودن و خاص نبودن بازی مهناز افشار هم کم نمیکند.
تغییرات نقشهای مهناز افشار در گیلدا به سطحیترین و کلیشه ایترین شکل ممکن صورت میگیرد و در حدود تیپ سازیهای معمول باقی میماند. اگرچه این بازی معمولی باز هم سبب نمیشود که در دنیای خارج از این فیلم با شبیه شدن سرنوشت مهناز افشار با گیلدا هم دردی نکنیم و از این بابت متاسف نباشیم.
برچسب ها :گيلدا،مهنازافشار،علي محمدي،اميدبنكدار
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰